استاد جوکی سندرسون SIV
جوکی سندرسون احتمالاً مشهورترین مربی SIV در جهان است. او از اوایل دهه 1990 به آموزش خلبانان برای مقابله با فروپاشیها و سایر "حوادث در پرواز" (SIV) پرداخته است، و در طول زمان دورههای آموزشی او باید با تکنولوژی گلایدر تکامل یابند. جوکی دارای ثروتی از نکات و دانش است که به اشتراک میگذارد، به ویژه در مورد روانشناسی ترس و توسعه خلبان.
جوکی، شما بیش از یک چهارم قرن است که در این بازی بودهاید. چگونه از پرواز در مسابقات در روزگار گذشته با پندری، گلدسمیت، سیلوستر و غیره به آموزش پرداختهاید؟ از سال 1989 تا 1997، من واقعاً از مسابقات لذت بردم. برای سفر به جهان و پرواز با دوستانتان پرداخت شدن یک فرصت بینظیر بود. اما من هرگز غریزه قاتلانه برای پیروزی را نداشتم. متوجه شدم که واقعاً از آموزش و به اشتراکگذاری و دیدن دستاوردهای دیگران بیشتر لذت میبرم. من از طریق چشمهای هر کسی که آموزش میدهیم، پرواز میکنم. همچنین چون یک خانواده تشکیل دادم، متوقف شدم و نمیتوانستم توجیه کنم که با داشتن فرزندان کوچک در مسابقات شرکت کنم.
به خاطر زمان، یا ریسک؟ کمی از هر دو. من باید چند چیز را قطع کنم تا بیشتر در خانه بمانم. همیشه با عشق و علاقه زیادی به آن زمان زندگیام نگاه میکنم. اشتراکگذاری این تجربیات با دیگر خلبانان به طرز شگفتآوری پیونددهنده است. مسابقات واقعاً چیزهای زیادی درباره خودتان به شما میآموزد. شما چیزهای زیادی درباره آمادهسازی و انضباط یاد میگیرید، و اینها مهارتهایی هستند که به سایر زمینههای زندگی منتقل میشوند. مسابقات برای انجام دادن عالی هستند، به ویژه وقتی جوان هستید، اما همانطور که در همه چیزهای زندگی هست، شما باید فقط زمانی مسابقه دهید که واقعاً میخواهید. وقتی به دلایل نادرست مسابقه میدهید، بسیار خطرناکتر میشوند.
چگونه به آموزش SIV وارد شدید؟ من قبلاً تست پایلوت برای شرکت ها های استاندارد دهی و تست بدن بودم. ما فهمیدیم که مانورهایی که در تستها انجام میدادیم برای خلبانان مفید است که یاد بگیرند. ما شروع به تجزیه و تحلیل آنچه در پروازهای تست انجام میدادیم و تبدیل آن به یک ساختار دورهای کردیم. چیزهایی مانند دفلاسیونها (انواع فروپاشی بال )، جستجو برای اسپینها، جستجو برای استالها، استالها و اسپیرالها و مانورهای مختلف دیگر: همه اینها.
چگونه خود را از خودپسندی بیش از حد دور کنیم
خلبانان باید به روش پیوسته و مناسبی اعتماد به نفس پیدا کنند. این اعتماد به نفس نمیتواند تحمیلی باشد. باید هیجانانگیز باشد، نه ترسناک.
آموزشهای ما به "شبیهسازی حوادث در پرواز" یا SIV تکامل پیدا کرد. ما به سرعت مشاهده کردیم که افراد از تمرین SIV بهره میبرند. این تمرینها به خلبانان اعتماد به نفس میدهند و فهم بهتری از گلایدرهایشان و توانایی کنترل آنها فراهم میکند.
آیا گلایدرهای مدرن پاراگلایدینگ را ایمنتر کردهاند؟
به طور کلی، بله. امروزه منحنی عملکرد بیشتر با منحنی ایمنی تطابق دارد. و به دلیل آموزش بهتر، خلبانان گلایدرهایی را پرواز میکنند که به خوبی در محدودههایشان هستند، به جای پرواز با گلایدرهایی که بسیار سریعتر و پویاتر از چیزی که میتوانند یا آموزش دیدهاند، هستند. این موضوع در سطح دو خطه همچنان جالب است - این گلایدرها هنوز هم بسیار پویا هستند، اما اکنون، با آموزش مناسب، خلبانان میتوانند آنها را به صورت ایمن مدیریت کنند.
چگونه آموزشهای SIV تغییر کردهاند در حالی که گلایدرها با ظهور شارک نویز(تغییرات لبه حمله بال) به طور قابل توجهی پیشرفت کردهاند؟
با پروفایلهای کارآمدتر، لبه حمله های شارک نویز، خطوط عقب رفته و همه تغییرات دیگری که دیدهایم، مجبور شدیم برنامه درسی را تکامل دهیم. مجبور شدیم همانطور که بالها تکامل پیدا کردند، توسعه پیدا کنیم. همه مربیان SIV سبکهای مختلفی از آموزش دارند، اما هدف اصلی یکسان است: افزایش اعتماد به نفس خلبانان و کمک به آنها در توسعه واکنشهای صحیح.
چقدر آموزش SIV کافی است؟
مردم همیشه از من میپرسند: "کی باید SIV انجام دهم؟" جواب این است که نباید کاری را انجام دهید که نمیخواهید انجام دهید. شما باید SIV را زمانی انجام دهید که کمی شک دارید درباره استفاده از یک مقدار بیشتر ترمز یا این حس که "اگر... (برک بیشتر بدم )چه اتفاقی میافتد؟". این زمانی است که میدانید زمان انجام SIV رسیده است، زیرا این زمانی است که میخواهید قدرت مغز خود را بیشتر آزاد کنید تا روی چیزهای خوب تمرکز کنید - شکلگیری ابرها، نشانهها، پرندگان، خلبانهای دیگر - به جای اینکه به بال خود نگاه کنید و سعی کنید آن را کنترل کنید.
اگر 100٪ تمرکز شما به مشاهده اختصاص یابد به جای نگرانی درباره بال خود، خیلی بهتر پرواز خواهید کرد. اما نکته این است که باید واقعاً بخواهید SIV انجام دهید. اگر قبلاً یک خلبان ترسو هستید، یک دوره SIV به شما کمک نمیکند که بر ترس خود غلبه کنید. فقط شما را بیشتر خواهد ترساند. شما باید واقعاً بخواهید که این کار را انجام دهید.
چه زمانی یک خلبان باید اولین SIV خود را انجام دهد؟
بسته به نحوه پرواز و مکانی (طیف هوا منطقه)که پرواز میکنید، اما معمولاً بین 50 تا 100 ساعت است. وقتی خلبانان اولین پروازهای 20 کیلومتری خود را انجام میدهند، یک SIV میتواند واقعاً مفید باشد.
جاکی سندرسون
انجام SIV بسیار مفید است، زیرا به شما درک بهتری از بال میدهد و به شما اعتماد بیشتری نسبت به عملکردتان میآموزد. همچنین یاد میگیرید که به مدیریت خود اعتماد کنید. خلبانها باید یاد بگیرند که به سرعت واکنش نشان دهند، اما همچنین باید یاد بگیرند که به موقع متوقف شوند و بیش از حد واکنش نشان ندهند. این همان چیزی است که SIV آموزش میدهد. اما باز هم، مهم است که تمایل به انجام آن را داشته باشید. من خلبانانی با ده ساعت پرواز داشتم که بسیار مشتاق و پرانرژی بودند، آنها مثل توله سگها هستند، پر از شور و شوق. آنها مانند یک صفحه سفید هستند. پر از خوشبینی کور هستند و به هر چیزی که میخواهند، بدون محدودیت دست میزنند. آنها مانند آقای مگوو (شخصیت کارتونی)، از هر چیزی عبور میکنند و گلایدرهای خیلی ایمن و کندی را پرواز میکنند. در سه روز، آنها مانورهایی را انجام میدهند که فکر نمیکردند امکانپذیر باشد. مربیان باید مراقب باشند و فقط اجازه دهند که خلبانها مانورهایی را انجام دهند که آماده آنها هستند - هرگز نباید سرعت یادگیری آنها بیش از حد بالا برود.
خلبانان نیاز دارند تا اعتماد به نفس خود را به صورت تدریجی و منطقی بسازند. نباید این کار به زور انجام شود. چه SIV، آکرو، pilotage یا هر نوع تمرینی باشد، شما باید همیشه مشتاق باشید که دوباره بروید و آن را انجام دهید. اگر در پایان فکر کردید "خدا را شکر که تمام شد"، پس آماده SIV نیستید. نکته این است که اگر فرود بیایید و فکر کنید "وای، این فوقالعاده بود"، آن موقع است که SIV واقعاً کار میکند و شما از آن بهره زیادی خواهید برد. این تجربه باید هیجانانگیز باشد، نه ترسناک.
پس از اولین دوره SIV، چگونه باید با آموزشهای SIV ادامه دهید؟ کجا میخواهید یک خلبان را پس از اولین SIV خود ببینید و چه کاری باید ادامه دهند؟
ما همیشه از خلبانها میخواهیم که از رویای انجام SIV عبور کنند و تمرکز خود را بر روی انجام کارهایی که خوب انجام میدهند، بگذارند. چیزی که ما میخواهیم این است که یک خلبان مشتاق به یادگیری باشیم و تمرین کنیم. روند دهه گذشته نشان داده که بعد از دوره، خلبانها مشکلات و استرس بیشتری در مورد اسپیرالها نسبت به استالها دارند. خلبانها یاد میگیرند که استالها در واقع چندان ترسناک نیستند. وقتی که با مهارت بهتری این مانورها را انجام میدهند، آرامتر میشوند و کمتر نگران قفل شدن در یک اسپیرال یا بیهوش شدن هستند. اینها مسائلی هستند که واقعاً در گلایدرهای مدرن وجود دارند و باید به آنها پرداخته شود.
SIV نباید فقط به معنی تیک زدن چند جعبه باشد. این به معنای یک چیز دودویی "روشن" یا "خاموش" نیست - SIV ظرافتهایی دارد، درست مثل پرواز دیگر . در پایان دوره، خلبان باید احساس اعتماد به نفس بیشتری کند و ما امیدواریم که این آموزش در به دست آوردن مهارتهای بیشتر و یادگیری بیشتر انگیزه ایجاد کند. اما ما فکر نمیکنیم که خلبانها نیاز داشته باشند تا همیشه به آن بازگردند. وقتی که درک خوبی از SIV داشته باشید، برای مدت طولانی باقی میماند. برای برخی افراد، این آموزش به آکرو و مانورهای پیشرفتهای مانند "sat" و "لوپها" و "وینگاورها بزرگ" منجر میشود که خیلی سرگرمکننده هستند. یادگیری بیشتر شما را به یک خلبان کاملتر تبدیل میکند، اما ما فکر نمیکنیم که آکرو برای همه لازم باشد. آکرو یک ورزش متفاوت است.
اما من فکر میکنم آموزش آکرو واقعاً با پرواز مسافت (XC) همبستگی دارد، درست نیست؟
بعد از اولین کمپین X-Alps من تصمیم گرفتم که به آکرو بیشتر بپردازم تا در هوای سخت ایمنتر و با اعتماد به نفستر باشم. حساسیت نسبت به بال خود که از آکرو به دست میآورید و دانستن اینکه بال شما بدون نگاه کردن چه کاری انجام میدهد و داشتن اعتماد به نفس برای مدیریت هر موقعیتی، برای من بسیار مهم بوده است.
بله، قطعاً. چیز عالی این است که این همبستگی از طریق بازی شکل میگیرد. این نکته اصلی است. اگر آنجا باشید و بازی کنید و از آن لذت ببرید، این کاملاً با ترسیدن متفاوت است. آموزش آکرو شما را کاملاً با گلایدر هماهنگ میکند. جایی میرسید که در پرواز هیچ ترسی ندارید.
سندرسون به تیمهای مختلف بینالمللی، از جمله تیمهای ترکیه، استرالیا و بریتانیا، آموزش داده است. او همچنان به خلبانان SIV و XC در سراسر جهان آموزش میدهد. عکس: مارکوس کینگ
شما حتی به این موضوع فکر نمیکنید. SIV بذر آن را میکارد و کمی اعتماد به نفس به شما میدهد، اما بدیهی است که یک دوره پنج روزه SIV شما را استاد نمیکند. شما باید تمرین کنید و تمرین کنید و واقعاً به آن وارد شوید. X-Alps یک نمونه عالی است. وقتی به شرایطی که باید در آن پرواز کنید نگاه میکنید، افرادی که مسابقه را تماشا میکنند فکر میکنند شما دیوانهاید. اما این خطرناک نیست. اگر تمرین کنید، X-Alps خطرناک نیست. خلبانان X-Alps میتوانند گلایدر خود را در باد 40 کیلومتر بر ساعت روی یک تپه سنگی کوچک تنظیم کنند، مشکلی نیست، زیرا آنها برای این کار تمرین کردهاند. بنابراین برای مربیانی مثل خودم که به SIV و XC آموزش میدهند، کلیدی این است که به خلبانان نشان دهیم که آنها باید از طریق آن عبور کنند و تمرین کنند تا هرچه را که میخواهند به دست آورند، بهدست بیاورند تا بتوانند 100 درصد از ورزشی که دوست دارند لذت ببرند.
خیلی کم هستند افرادی که میتوانند زمان لازم برای رسیدن به سطح حرفهای در این ورزش را اختصاص دهند، یا ذهنیت لازم برای انجام چیزی مانند X-Alps را دارند. چند نفر از خلبانانی که فقط 50 ساعت در سال پرواز میکنند، روش صحیح نزدیک شدن به پرواز مسافت را آموزش میبینند؟
اگر شما فقط دو بار در سال به پرواز علاقه داشته باشید، باید به یک گروه مشتاق بپیوندید. مهم است که خود را با افرادی که روحیه مشابهی دارند احاطه کنید. هرچه بیشتر درگیر پرواز، برنامهریزی مسیرها، سازماندهی ترابری و غیره باشید، بیشتر از آن بهرهمند خواهید شد. فشار مثبت واقعاً کار میکند. از افراد منفی دوری کنید. خود را با افرادی احاطه کنید که بر جنبههای مثبت تمرکز دارند. هیچ میانبری برای پرواز وجود ندارد، هیچ چیزی جای تمرین را نمیگیرد. تنها راه بهتر شدن، پرواز کردن است.
چه موضوعات مشترکی در سوانح دیدهاید؟
افرادی که در محیطهایی پرواز میکنند که 100 درصد با آن راحت نیستند، اما احساس میکنند باید با آنها راحت باشند. همه ما در عملکرد و مهارتهای اوج و در شرایط دشوار تجربه داریم. نکته زیبایی که در مورد این ورزش وجود دارد این است که شما باید با خود صادق باشید، زیرا قضاوتهای شما نهایی است. اگر اشتباه کنید، باید سریع تطبیق پیدا کنید و از آن یاد بگیرید، وگرنه عواقب آن میتواند سخت باشد. اگر از یک پرواز سخت استراحت کردهاید یا در شرایطی پرواز میکنید که قبلاً آن را پیدا کردهاید اما اکنون برای شما مناسب نیست، به آن شک گوش دهید. سعی نکنید آن را توجیه یا منطقی کنید. سرتان احتمالاً با صدای بلند به شما میگوید که به عقب برگردید. گوش کنید.
وقتی خلبانها خارج از منطقه راحتی خود پرواز میکنند اما فکر میکنند باید خوب باشند، این زمانی است که سانحه اتفاق میافتد. خلبانان باید مرزهای خود را با دقت گسترش دهند، اگر احساس درستی دارند، اما وقتی درست نیست، عقبنشینی کنند. تعداد زیادی از خلبانها گلایدرهای خود را به دلایل خارجی پرواز میدهند - برای مثال، به این دلیل که مربیان یا دوستانشان میگویند باید به یک شکل خاص پرواز کنند. این اشتباه است. خلبانان باید با آنچه که با آن راحت هستند پرواز کنند.
نکته عالی در مورد هوانوردی این است که تصمیمگیری شما به پایان میرسد. خلبانانی که در این ورزش مشغول هستند و سابقه طولانی دارند، میدانند که چه زمانی باید از پرواز دست بکشند، اگر احساس خوشحالی از پرواز ندارند. آنها به زور این کار را نمیکنند.
سه نکته فنی را در بیشتر خلبانان مشاهده میکنید چیست که نیاز به تمرین دارند؟
استارتزدن (بلند کردن بال) فرواردو ریورز: هیچ چیز بدتر از آماده شدن برای استارت و سپس شکست در استارت وجود ندارد. شما در حالت منفی شروع کردهاید. باید تمام جنبههای استارت را تمرین کنید. باد کم، باد شدید، جلو، عقب، کبرا... بنابراین شما هرگز نمیدانید که استارت شما شکست میخورد. وقتی که در حال استارتزدن هستید، به آسمان نگاه میکنید و پرواز خود را برنامهریزی میکنید. شما باید بتوانید هر لانچی را انجام دهید و بدانید که موفقیتآمیز خواهد بود. شما باید به اندازه کافی تمرین پرواز زمینی انجام دهید. برای یادگیری این مهارتها، نباید فقط به یک تپه مسطح بروید. شما باید در همه نوع شرایط و با تمام نوع شیبها و زوایا تمرین کنید. ما در شرایط باد شدید استارت میزنیم، بنابراین شما نیاز دارید تا بر زمینهای شیبدار کنترل داشته باشید.
شناخت تجهیزات خود: شما باید مانند یک ماشین باشید زمانی که در حال پرواز میشوید. باز کردن بال، کنترل کردن آن، جمع کردن آن و در هوا بودن. اگر ندانید که تجهیزات خود را چگونه کنترل کنید، شکست میخورید. همه چیز باید آماده باشد و شما باید به بالتان تسلط داشته باشید. وریو (ارتفاعسنج) را درست تنظیم کنید، باتریها را شارژ کنید، به فرکانس مناسب تنظیم کنید و همه چیز آماده باشد. تمام تحقیقات از قبل انجام شده است. شما میخواهید بر حرارت و انجام مسافت تمرکز کنید.
تمرین با نیت: اگر من فقط در هر سایت محلی پرواز کنم بدون اینکه چالش خاصی داشته باشم، احتمالاً خسته میشوم. اما اگر یکی از همپروازانم بگوید: "شرط میبندم نمیتوانی آن تپه را بگیری!" خوب، پس زمان آن است! چالشها را برای خودتان تعیین کنید و از آن لذت ببرید. هر پرواز فرصتی است برای یادگیری.
آیا افراد باید با دو کمکی پرواز کنند؟
سناریوهای زیادی وجود ندارد که نیاز به دو رزرو داشته باشید. احتمال رفتن به داخل بال و مجبور شدن به شنا کردن از آن بسیار کم است. پرتاب رزرو خود به داخل بالتان ممکن است اتفاق بیافتد و مردم فکر میکنند که این دلیل خوبی برای داشتن دو رزرو است، اما اینطور نیست. شما میتوانید خطوط روی رزرو را بکشید و باز خواهد شد. شما میتوانید آن را به داخل دامن خود بکشید و دوباره پرتاب کنید. اما دو رزرو برای خلبانان آکرو و مسابقات توصیه میشود.
چقدر شغل شما در آموزش SIV و XC استرسزا است؟
بعضی افراد قطعاً شما را در بازی خود نگه میدارند! دورههای XC استرسزاتر هستند زیرا ما کنترل زیادی بر روی وقتی که یک خلبان خود را در موقعیت خطر قرار میدهد نداریم. اگر ارتباط رادیویی نداشته باشیم، میتواند واقعاً تنشزا شود. در محیط SIV، وقتی چیزی به مشکل میخورد و یک خلبان در موقعیت بحرانی قرار میگیرد، شما باید سریع فکر کنید. ضربان قلب شما بالا میرود، اما نباید بگذارید آن هیجان از طریق رادیو منتقل شود. اطلاعات صحیح باید از مغز شما، از دهان شما خارج شده، به مغز خلبان رسیده و به دستان آنها برسد. این فرآیند بسیار سریع برای من و خلبان اتفاق میافتد.
چگونه با جنبه تاریک ورزش ما برخورد میکنید؟
شما باید روی چیزهای خوب تمرکز کنید. از بدها میآموزید، اما روی خوبها تمرکز میکنید. اگر در ورزشهای ماجراجویی شرکت میکنید، همیشه در معرض بدیها هستید و متأسفانه بعضی از دوستان ما نمیتوانند از آن عبور کنند. کاری که باید انجام دهید این است که روی عشقی که به آن دارید تمرکز کنید و از خود بپرسید: "بدون آن کجا بودم؟"
آیا زمان زیادی را خارج از آموزش برای پرواز میگذرانید؟ آیا بعد از این همه سال همچنان به آن علاقه دارید؟
من هنوز عاشق پرواز هستم. نکته در مورد راهنمایی این است که من از طریق چشمهای همه کسانی که آموزش میدهیم پرواز میکنم. و اکنون پسرم هم پرواز میکند، من آن را از دیدگاه او میبینم. به عنوان راهنماها، ما برای همه افراد دیگر پرواز میکنیم. وقتی یک مشتری اولین پرواز 50 کیلومتری خود را انجام میدهد، برای من مثل 200 کیلومتر است! خوشحالی آنها برای من ارزشمند است. اگر همه چیز در مورد اعداد و تلاش برای شکست دادن چیزی که قبلاً انجام دادهام بود، خیلی وقت پیش علاقهام را از دست میدادم. کلید لذت بردن از این ورزش قدردانی است.
چه نوع خلبانانی در دورههای SIV شما کمترین نگرانی را برای شما ایجاد میکنند و بیشترین نگرانی را دارند؟
من کمترین نگرانی را در مورد افرادی دارم که از یک ورزش دیگر به اینجا میآیند که در آن محیط مشابهی را درک میکنند. اگر آنها از یک پسزمینهای بیایند که توانایی مشابهی داشته باشند، مثلاً ورزشهای دیگر ماجراجویی یا هوایی، آنها میدانند که باید چکار کنند و این نگرانیهای من را کاهش میدهد.
Fabien Blanco
مربی تیم فرانسوی در SIV است و دورههای pilotage او خلبانان را از سراسر جهان جذب میکند. اینها نکات برتر او برای خلبانان SIV و مربیان هستند.
آرامش خود را حفظ کنید و به سرعت خود بیاموزید در Flyeo، ما به SIV بسیار متفاوت از آنچه ده سال پیش انجام میشد نزدیک میشویم. تمرکز ما بر اصول است، نه مانورها. ابتدا با جنبههای فنی پرواز شروع میکنیم. به عنوان مثال، استفاده و درک کامل از دامنه ترمز گلایدر خود، تنظیم صحیح هارنس و نگه داشتن دید باز به جای تنگ. سپس روی جنبههای ذهنی کار میکنیم. ما معتقدیم که مهمتر است روی خلبان کار کنیم تا روی گلایدر.
ترسیدن مشکلی ندارد بسیاری از مردم با ترس زیادی وارد SIV میشوند. ما به تدریج افراد را پیشرفت میدهیم، اما بسیار آهسته. ابتدا باید اعتماد به گلایدر و تواناییهای خود را ایجاد کنید. در روزهای قدیم همه چیز در مورد انجام مانورها بود، اما اگر واقعاً ترسیدهاید، مغز شما نمیتواند درک کند که چه میگذرد. نمیتوانید به خاطر بیاورید که چه کاری انجام دادهاید، زیرا همه چیز خیلی سریع اتفاق میافتد. ما معتقدیم که باید قبل از SIV، مهارتهای فنی و ذهنی اساسی را داشته باشید.
(که در متنهای قبلی اشاره کردهاید) به نظر میرسد که ادامه متنهای آموزشی برای خلبانان SIV است. این موارد شامل نکات و راهنماییهایی برای ایجاد اعتماد به نفس در شرایط مختلف پرواز و جلوگیری از ترس و نگرانی است.
اگر نیاز به ترجمه دقیقتر و کامل تمامی صفحات دارید، میتوانید از ابزارهایی که قادر به ترجمه تصاویر به صورت کامل هستند استفاده کنید. در صورت نیاز به کمک بیشتر در این زمینه، من در خدمت شما هستم.
FABIAN BLANCO
چرخش ۳۶۰ درجه با خروج سریع همه چیز را به شما میگوید
صرف نظر از سطح خلبان، ما از چندین آزمایش برای ارزیابی سطح مهارت استفاده میکنیم. یکی از این آزمایشها چرخش ۳۶۰ درجه با خروج سریع است. با این یک مانور، میتوانم ۹۰٪ مهارت خلبان را ببینم. آیا آنها به طور موثر از شیفت وزن و ترمز استفاده میکنند؟ آیا این کار را به آرامی یا سریع انجام میدهند؟ آیا میتوانند رول و پیچ را کنترل کنند؟ چگونه انرژی گلایدر را مدیریت میکنند؟ حتی خلبانان جام جهانی هم میتوانند این کار را به خوبی انجام ندهند، و سپس میدانم که باید آموزش را از کجا شروع کنیم.
SIV شما را ذهنی آماده میکند
یادگیری پاراگلایدینگ سه جنبه مجزا دارد. جنبه فنی، جنبه ذهنی و جنبه تحلیلی. شما میتوانید جنبه فنی را به سرعت به دست آورید؛ این شاید ۲۵٪ از پرواز باشد. جنبه ذهنی میتواند بسیار متغیر باشد، و شاید ۲۵٪ از پرواز باشد، و جنبه ذهنی واقعاً به توانایی فنی شما بستگی دارد. جنبه تحلیلی ۵۰٪ از پرواز خوب است. خواندن زمین، خواندن هواشناسی، درک اینکه یک ترمال کجا خواهد بود و غیره و کسب این دانش نیاز به ساعتها دارد. بنابراین SIV واقعاً جنبه فنی و ذهنی را آموزش میدهد، و میتواند بسیار ارزشمند باشد. کوهنوردان برای قوی شدن در راههای خاص به باشگاه میروند؛ این اهداف بزرگتر کوهنوردی آنها را تکمیل میکند. SIV هم همینطور است. این یک ابزار آموزشی عالی است، اما نه، برای همه نیست.
سه علت اصلی حوادث
ما حوادث را در فرانسه به طور کامل مطالعه کردهایم و همه دادهها را در این زمینه داریم.
اولین علت یک چرخش سریع پس از فروپاشی است. هنگامی که خلبانان به درستی واکنش نشان نمیدهند و در هنگام فروپاشی نامتقارن و در ارتفاع پایین هستند، میتواند منجر به یک حادثه بد شود.
دومین علت آغاز یک چرخش ناخواسته است. وقتی با سرعت کم پرواز میکنید، مثلاً وقتی که برای فرود آماده میشوید یا سعی میکنید یک ترمال را بگیرید، و از ترمز زیادی استفاده میکنید، گلایدر بسیار مستعد چرخش است. بسیاری از خلبانان به اندازه کافی با نقطه چرخش گلایدر خود آشنا نیستند، و شما بسیاری از حوادث را از خلبانانی که خیلی آرام پرواز میکنند میبینید.
سومین علت فرود است. بسیاری از خلبانان نمیدانند چگونه به درستی به فرود نزدیک شوند یا آن را ارزیابی کنند. و بسیاری از مردم مانند لیمینگها هستند، بنابراین آنها دیگر خلبانان را به یک LZ شناخته شده دنبال میکنند که این یک فرود وحشتناک برای استفاده در شرایط خاص است.
ما قبلاً فکر میکردیم اکثر حوادث به دلیل پرواز در شرایط نامناسب برای سطح مهارت شما اتفاق میافتد، اما دادهها نشان میدهد که این اصول اولیه است. رفتارهای آیرودینامیکی یک گلایدر، چه EN A باشد یا یک گلایدر CCC، دقیقاً یکسان است. اگر مهارتهای شما ضعیف باشد، نتایج یکسان خواهد بود! من به گلایدر اهمیت نمیدهم - من به مردم اهمیت میدهم. ما باید روی خودآگاهی و مهارتهای خلبان کار کنیم. این در مورد ماشین نیست، بلکه در مورد کسی است که پشت فرمان است.
اگر شما با فکر "خدا را شکر که تمام شد" فرود میآیید، پس آماده SIV نیستید. اما اگر با فکر "وای، این فوقالعاده بود" فرود میآیید، آن وقت است که SIV واقعاً کار میکند.
نکته: "این فقط برای خلبانان کمساعت نیست. پال تاکاتس، یکی از با استعدادترین خلبانان آکرو و XC در جهان، به طور ناخواسته Enzo 3 خود را در طول برگزاری¹ مسابقات قهرمانی جهان در کروشو، مقدونیه شمالی در سال ۲۰۱۹ چرخش داد. او از ناحیه گردن به پایین فلج شد و بعداً گزارش شد که او هیچ ایدهای نداشت که چقدر نزدیک به نقطه چرخش بوده است."